روزي که سردار شدي عاشقانه خريدار سر دار گشتي و همچو منصور خون پاکت نقش اناالحق زد تا جهان بر حقانيت راهت اعتراف کند. عشق به معبود را در کوه و بيابان آموختي و راه رسيدن به معشوقت را در جهاد جستجو کردي. اي قامتت ستون خيمه مظلومان و دستانت يادآور دستان ياريرسان دشت بلا چقدر خوب توانستي مفهوم «کلنا عباسک يا زينب» را به رخ عالم بکشي عباسِ زينب شدي و حرمت حرم بانو را به نقد جان خريدار گشتي اي قامت بر افراشته در برابر ظلم! براي کودکان بيدفاع اميد و تکيه گاه بودي و براي مظلومان جهان قوت قلب بوي مولايت را گرفته بودي، معلوم بود که درس از مکتب عاشورا آموختهاي که اينگونه راهي معبود گشتي دستانت از تن جدا شد و همچون مولايت با شهپر عشق تا ملکوت عروج کردي |
درباره این سایت